عاشقانه هایم
تو با یارت منم با یادت
خانـ ه ♥ لینـ ک ♥ ایمیـ لـ ♥ پروفایـ لـ ♥ طـراح
سلام به همگی ببخشید چند روز نبودم من یه وب دیگه ساختم بیاین تو تون ادرسش اینه pangeh.blogfa.com من دیگه تو این زیاد ان نمیشم ولی اون هر روز توشم بابابابای یه وقتا دلت طوری تنگ میشه که مغزت کاملا فلج میشه بدی هاش یادت میره نامردیش یادت میره بی محبتی و رفتارسرد و تلخش یادت میره وقتی با بیرحمی تنهات گذاشت یادت میره فقط میگی خدایا یه دقیقه ببینمش این دل وامونده آروم شه...! Two things give you heartburn fastbe careful!! one is a sweat too sweet ,the other is a love too much declared. thus, be very careful دو تا چیز دل آدمو خیلی زود می زنه حواست باشه یکی شیرینی که شیرینیش بیش از اندازه باشه یکیش هم عشقی که ابراز عشقش بیش از اندازه باشه پس خیلی مواظب باش. من پسر نشدم که با فحش ناموس دادن به دوستام رفاقتمو ثابت کنم... من پسر نشدم که عشق رو خلاصه کنم تو یه شب.. .من پسر نشدم که دم پر همه باشم تا بگم:آره من خیلی شاخم... من پسر نشدم که معیار انتخاب کردن طرف مقابلم اندامش باشه... .من دختر شدم تا با تمام وجودم عاشق یه نفر باشم،فقط یه نفر... من دختر شدم تا با احساسات قشنگم آرومش کنم. .من دختر شدم تا تکیه گاه خستگی های یه مرد باشم.. .من دختر شدم تا به یه نوزاد زندگی ببخشم.. .این پستو نذاشتم تا بگم بکوب لایکو یا چیز دیگه ای... این پستو گذاشتم تا نسل من به خودشون افتخار کنن... عشـــ♥ـق یعـــــنی..... وقــتـــــی ناراحــــــتم..... وقتــــــــی بغض کـردم.... بغلم کـــنی و بگـــــــی ببیـــنم چشـــــماتو....... منـــو نـــــــگاه کن..... اگه گریــــــــــه کنی.... قـــــــــــهر میکنم میرمـا...!! به سلامتی اون پیرمردی که وقتی ازش پرسیدن عشق چیست گفت همونی که منو پیر کرد !. . . به سلامتیه اونی که تو عصبانیت خواست آرومم کنه ، هرچی از دهنم درومد بهش گفتم …آخرش فقط گفت : بهتری ؟؟؟! . . به سلامتی اونایی که قلبشون یه ویلای اختصاصی برای یه “نفره” نه یه هتل بی ستاره برای هر “رهگذر” !. . . به سلامتی مبصر کلاس که کتک رو خودش خورد ولی نگفت کار کی بود !. . . به سلامتی مخاطب خاصی که ارزششو داره یه عمر تنها باشی ولی نزاری کسی جاشو بگیره !. . . به سلامتی اونایی که به خاطرمون میمونن نه توی خاطرمون … . . به سلامتی پسری که وقتی تنها عشقش میره با صمیمی ترین دوستش دوست میشه اسم عشقشو تو گوشیش مینویسه زن داداش. پسره یه شب خونه نمیره فرداش مامانش بهش میگه دیشب کجابودی میگه پیش یکی از دوستام مامانه زنگ میزنه به 10تا از دوستاش7تاشون میگن اینجا بود 2تاشون میگن اینجاس1میگه خوابه بیدارش کنم به سلامتی همه ی دوستای بامرام به سلامتی تمام دخترو پسر های جهان. با اینکه میدونن عشقشون با یکی دیگه اس ولی هنوز عاشقش ب سلامتي پسري ک ب دوس دخترش گفت....روزي که جلوي دختري غيراز تو زانو بزنم روزيه ک ميخوام بند کفش دخترمون رو ببندم....
به صدایت که معتادشده ام رفتی!!! حالا هرروزخاطره تزریق می کنم مــن عــاشــق ایــن دختـــرونگـــی کـــردنــامم .. عـاشـــق ایـــن دنیـــای صــورتیـــم .. عـاشـــق دغــدغـه های دخـــترونـم ..سـت کــردن تــاپ و دامنـــام .. گشـــتن تو صــد تا مـــغازه و خـــرید کـــردن از همـــون اولـــی .. جــــیغ های بنـــفش از تـــه دلـــ تو تـــرن شـــهربازی .. چیـــدن لاک های رنــگو وارنـــگم .. بـــهم ریختـــنشون .. چـــیدنشـــون .. و بـــاز دوبـــاره .. دورهـــمی هـــام با دخـــترای فـــامیل پچ پچ های در گوشـــیمونو یـــهو بلـــندبلـــند خندیدنــامون .. حـــرفای دخـــترونه و فحشـــای پاستوریزه نثـــآر مخـــاطب خــآص کـــردن .. کلکســـیون ســـاختن از رژ لبـــای رنـــگارنگم .. ســـر گـــذاشتن رو شـــونه ی دوســـتمو های های گـــریه کـــردن .. لـــوس شـــدنام واســـه بابایـــی ..قهـــر کــــردنام با مامان خانـــــوم ... گـــریه هـــای از تـــه دلــــم مــــوقع آهنگ گـــوش کـــردن یا رمـــان خوندن .. دفـــاع هـــای با چنـــگ و دنـــدونم از معـــصومیت و تنهاییـــام .. مـــن دخــــترونگی هــامو با هیـــچی عـــوض نمیکــــنم ... نه با تمـــاشای فـــوتبال از تـــو ورزشــــگاه .. نـــه بـــا آزاد بـــودنو گـــشت زدنـــای نصف شبـــآ .. نـــه بـــا بــی دغدغه سیگـــار کشـــیدن تـــو پیــــاده رو های شــــهرم وقتــــی آســــمونش ابـــریه .. نـــه بـــا .. هـــیچیه هــــیچی .. دنیــــای دخــــترونمو فــــقـط یـــه دخــــتر مــــیتونه لـــمسش کـــنه دختر پسری با سرعت 120کیلومتر سواربر موتور سیکلت دختر:آروم تر من می ترسم پسر نه داره خوش میگذره دختر:اصلا هم خوش نمی گذره تو رو خدا خواهشمیکنم خیلی وحشتناکه پسر:پس بگو دوستم داری دختر:باشه باشه دوست دارم حالا خواهش میکنم آروم تر پسر:حالا بغلم کن(دختر بغلش کرد) پسر می تونی کلاه ایمنی منو بذاری سرت؟داره اذیتم می کنه. و.... روزنامه های روز بعد:موتور سیکلتی با سرعت 120کیلومتر بر ساعت به ساختمان اثابت کرد موتور سیکلت دو نفرسر نشین داشت اما تنها یک نفر نجات یافت حقیقت این بود که اول سر پایینی پسرمتوجه شد ترمز بریده اما نخواستدختر بفهمه در عوض خواست یه بار دیگه از دختره بشنوه که دوستش داره(برایآخرین بار) مهــمــترین درســـی کــه از زنـــدگی آمـــوختـــم ایــن بــود زنـבِگـــےِ زَنــگ تَفریــפـــےِ
خاموشی بهانه است مشترک مورِد نظر فراموشت کرده است ! مــــی گــــویــنــد ســـــاده ام ..! شکـــ نکـــــن ! آیــ●ــنده اے خوـاهــم ساختــــ کــه گذشتـــه ام جلویش زآنــو بـــزند ! قـــرآر نیستــــ مـــن هـــم دلِ کَسِ دیگـــری را بسوزانـَــم ! برعکـــس کســے را کــه وارد زندگـــیم میشود آنقـــــدر خــــوشـــبـ ♥ــتـــــ میکنــم کـــه بـــه هر روزے کـــه جاے " او " نیستــــے بـــه خودتـــــ لعنتـــــ بفرستــــے! لعنتیـــ !!! سیاوش همانطور که قاضی داشت حرف می زد سرش تو موبایلش بود و انگار داشت اس ام اس بازی می کرد !
اومده بودند طلاق بگیرند ، نیوشا ساکت بود !
قاضی توی این یک ماهی که پرونده در جر یان بود تمام سعی اش را کرده بود که مانع از جدایی شان بشود . . .
ولی نیوشا مدام فکر می کرد که سیاوش دوستش ندارد !
اما سیاوش می گفت : داره بچه بازی در میاره !
من اگه یه نوار خالی از صدای خودم ضبط کنم که توش همش بگم : “دوستت دارم،دوستت دارم” و تا شب بذارم این گوش بده . . .
وقتی شب برگردم همون دم در میگه دوستم داری ؟ ! بریدم آقای قاضی ! بریدم . . . برای خواندن بقیه داستان به ادامه مطالب بروید
يه دختر و پسر که روزي همديگر را با تمام وجود دوست داشتن، بعد از پايان گمان میکردیم وقتی نباشم دلت میگیرد اما دیدم نه ! نمیدونمـ چجوری خودمو بهت ثابت کنم؟؟نمیدونمـ با چ زبونی بگم ک بفهمی هنوزم واسم عزیزتزینی.... نمیدونم....گیج شدم...گنگم...
وقتی نگات میکنم وتونگاهتو ازم میدزدی.....باشه بامعرفت باشه تو فکر کن من گناه کارم.... خیلی سعی کردم بت ثابت کنم اونی که فکر میکنی نیستم اما....ای کاش باورم داشتی و ب راحتی نمی گذشتی..
کـــه هیــچ کـــس شبیـــه حــرفهـــایــش نبــود...!
بدترین درد
مردن نیست
دل بَــستن به کسيــه که
کــنــآرت نيستـــ
کـפּتـآـﮧ اَسـت
یـآבِمـآטּ بـآشَـב
زَنـگ بَعـב פـسآبــ בآریـــم
مـــی گـــویـــنـــد تــــو مــــرا با یــک نــگــاه ..
یـــک لبـــــخـنـــد ...
بــه بــازی میـــــگیــــری ..!
مــــــی گـــــوینــــد تـــرفنــدهـــایت ، شـــیطنـــت هــــایت ..
و دروغ هایـــت را نمــــی فهمــــم ..
مــــــی گویند ســــاده ام ..!
اما مــــــــن فـــــقــــــط دوســـتـــــت دارم ...
همیـــــــــن!
و آنــــها ایــــن را نمـــــــیفــــهمنــــد ..!!
ادامـ ـه حرفـ ـامونــ
هیچ وقت نفهمیدم...
چرا درست همان کسی که..
فکر میکنی با همه فرق دارد...
یک روز...
مثل همه...
تنهایت میگذارد...؟!!
نہ کسے از ڪنآرمـ بره حوصلـہ دارمــ نآزشو بـخـرمــ ڪہ بـرگرده ...
مـטּ آدمــ بے احسآسے نیستمـ !
مـטּ بے معرفـتــ و نآمرد نیستمــ ...
فقط خستہ امــ ...
از همـہ چے !
چون یہ زمآنے ڪسآیے وارد زنـدگیم شـدטּ
ڪـہ یہ سرے بـآورامو از بیـטּ بـردטּ ...
یه روزی من بودم نفسش ولی بعد شدم عامل تنگی نفسش
رفت سراغ یه نفس تازه !!!
ملاقاتشون با هم سوار يه ماشين شدند و آروم کنار هم نشستن ...
دخترميخواست چيزي را به پسر بگه ، ولي روش نميشد ..! پسر هم کاغذي را
آماده کرده بود که چيزي را که نميتوانست به دختر بگويد در آن نوشته شده بود ...
پسر وقتي ديد داره به مقصد نزديک ميشه ، کاغذ را به دختر داد.. دختر هم از اين
فرصت استفاده کرد و حرفش را به پسر گفت که شايد پس ا
ز پايان حرفش پسر از ماشين پياده بشه و ديگه اون را نبينه .. دختر قبل از اين که
نامه ي پسر را بخواند ، به اون گفت : ديگه از اون خسته شده ، ديگه مثل گذشته
عشقش را نسبت به اون از دست داده و الان پسر پيدا شده که بهتر از اونه ..! پسر
در حالي که بغض تو گلوش بود و اشک توي چشماش جمع شده بود ، با ناراحتي از
ماشين پياده شد............ در همين حال ماشيني به پسر زد و پسر درجا مــُـرد ..
دختر که با تمام وجود در حال گريه بود ، ياد کاغذي افتاد که پسر بهش داده بود!
وقتي کاغذ رو باز کرد پسر نوشته بود:
" اگــه يــه روز تــرکــم کـنــي ميــميــرم "
بدون من شادتری ، شلوغتری ، صدای قهقه خنده هایت تا اینجا هم شنیده میشود …
گویا من سد راهت بودم و تو دیگه آزادی..!!
این همه قدر نشناسی مبارک دلت !
طراح : صـ♥ـدفــ |